باکتری ها

باکتری ها در زمره کوچک ترین موجودات زنده هستند که به صورت تک سلولی زیست می کنند. آنهـا بـه واسطه روزنه ها یا زخم های ایجاد شده در سطح گیاه، به درون سلول های گیاهی نفوذ می کنند. (این موجودات بـه طور مستقیم قادر به شکستن دیواره سلولی و نفوذ به درون آن نیستند.) باکتری ها باعث ایجاد فساد و پوسیدگی، سوختگی و تاول زدگی، لکه لکه شدن، زخم و دیگر عوارض بیماری زا در گیاهان می شوند.

سرطان طوقه

عامل بیماری باکتری Agrobacterium tumefaciens در بین گیاهان چوبی و علفی طیف میزبانی وسیعی دارد. باکتری به وسیله ی ماده ی ژنتیکی پلازمید خود ایجاد بیماری می کند که پس از ورود به میزبان، پلازمید را وارد سلول گیاهی کرده و در نتیجه تولید بیشتر سلول را تحریک می کند. در روی ریشه و شاخه هایی که با خاک تماس دارند گال تشکیل شده، که در ابتدا سفید، کروی و نرم بوده و با افزایش سن، رنگ آنها تیره شده و سطح بیرونی آن ها از بین می رود. باکتری در خاک دوام داشته و به زخم های ریشه و ساقه حمله می کند که ۱۴ روز پس از ورود باکتری به گیاه گال تشکیل می شود. ممکن است بافـت هـای مجـاور گـال تـرک خورده که اگر ترک خوردگی در مجاورت بافت های آوندی باشد، گیاه پژمرده می شود. برای مدیریت بیماری؛ خرید و تکثیر گیاهان سالم و کاشت گیاه در مخلوط های استریل از مواردی است که باید رعایت شوند. از زخمی نمـودن گیاهان در نزدیک سطح خاک پرهیز کرده و محل پیوند بالاتر از سطح خاک انتخاب شود. ابزار پیوند در الکل ۷۰ درصد و با استفاده از شعله دهی و کلراکس ۱۰ درصد ضدعفونی شوند. در نواحی که قبلاً آلوده بـوده انـد از کاشت مجـدد پرهیز کرد و به مدت چنـد سـال غلات کشـت شـوند. گیاه چـه هـا را بـا محـلـول تجـاری استرین ضدعفونی و گیاهان آلوده را حذف و از کاشت گیاهان حساس جلوگیری نمود. گیاهانی که آلودگی شدید ندارند در صورتی که مراقبت های لازم انجام شود و آب و مواد غذایی کافی دریافت کنند به خوبی رشد کرده، اما بیماری تداوم دارد و از بین نمی رود.

ویروس ها

ویروس ها قطعاتی از نوکلییک اسید هستند که توسط پوشش های پروتیینی احاطه شده و فقط در سلول های زنده قادر به تکثیر هستند. نوکلییک اسید اغلب ویروس ها از نوع ریبونوکلییک اسید RNA و تعدادی ماننـد ویروس موزاییک کوکب از نوع DNA است. ویروس ها قادر به تغییر و دگرگونی می باشند. آنهـا سـبـب بـروز بیماری های جدی در گیاهان شده و باعث پیدایش حالات منقوطی یا گوناگونی رنگ در حـد فـراوان بر روی برگ ها می شوند. ویروییدها نیز RNAهای با وزن مولکولی پایین و فاقد پوشش پروتیینی می باشند. کوتولگی داوودی و ماتل کلروز داوودی مثال هایی از بیماری های ویروییدی هستند. برخی از ویروس ها مانند ویروس موزاییک خیار در خارج از سلول دوام چندانی ندارند در صورتی که ویروس موزاییک توتون سال ها پس از مرگ میزبان دوام دارد.

وجود برخی از انواع ویروس ها به دلیل تنوعی که در رنگ برگ ها ایجاد می کنند، برای گیاهان زینتی مفید و سودمند است. صرف نظر از این سودمندی، ویروس ها سبب بروز یک ضعف عمومی در گیاهان شده و باعـث افزایش آمادگی گیاه در ابتلاء به دیگر مشکلات گردیده و به نحو افزاینده ای در بازداشتن گیاه از رشد نقش دارند.

روش های عمده ی انتقال ویروس عبارتند از:

  1. ویروس از طریق دست کارگران و ابزار آلوده به صورت مکانیکی منتقل می شود. برخی از ویروس هـای ارکیده در اثر تماس گیاه سالم و آلوده منتقل می شوند.
  2. ممکن است ویروس ها به وسیله ی کنـه هـا، نماتدها، قارچ های پست و حشراتی مثـل شـته، تریپس، مگس های سفید و زنجرک ها منتقل شوند.
  3. برخی به وسیله ی سس و برخی نیز با پیوند منتقل می شوند.
  4. بعضی از ویروس ها مانند ویروس پیچیدگی برگ آلبالو به وسیله ی دانه های گرده منتقل می شوند.
  5. اغلب ویروس ها به وسیله ی اندام های تکثیر رویشی پراکنده می شوند.

در صورت آلوده بودن گیاه مادری اگر هیچ نشانه ای از آلودگی ویروسی نباشد، قلمه های حاصل از آنها آلـوده خواهند بود. پیکره های ویروسی در تمام اندام های گیاهی به جز چندین سلول در ناحیه ی انتهایی رشد وجود دارن به همین علت با کشت بافت سلول های مریستم انتهایی از این سلول هـا بـرای تولید گیاهان عـاری از ویروس استفاده می کنند. حالت موزاییک در برگ، رشد غیرطبیعی و بدشکلی، زردی، کوتولگی، نقوش حلقوی، و رگبرگ روشنی و زرد شدن رگبرگ، کاهش رشد، نقوش موزاییک، فنجانی شدن و زردی مخطط برگها که به خصوص در تک لپه ها دیده شده و لکه های حلقوی و نقوش مخطط از جمله ی علائم بیماریهای ویروسی هستند. البتـه علائم و نشانه های آلودگی بر اساس نوع ویروس، گونهی گیاه و شرایط محیطی ممکن است متغیر باشد. ممکـن است در شرایط خاص محیطی علائم مخفی مانده و مشاهده نشوند. برگ ها به رنگ های زرد، قرمز و برنزه تغییر رنگ داده، شکستگی رنگ گل و چروکیدگی و پیچیدگی حاشیه ی برگ از دیگر علائم بیماری های ویروسی هستند. ممکن است عواملی از جمله درجه حرارت بالای محیط، تغذیه ی حشرات، تنظیم کننـده هـای رشـد و علف کش ها، کمبود و بیش بود مواد غذایی نیز برخی از علائم فوق را به دنبال داشته باشند و بر اساس علائـم بـه تنهایی نمی توان بیماری های ویروسی را تشخیص داد.

کنترل بیماری های ویروسی بر اساس پیش گیری و استفاده از گیاهان سالم استوار میباشد. وقتی گیاهی آلوده شود معمولاً در طول زندگی خود آلوده مانده و گیاهانی که به صورت رویشی از این گیاه تکثیـر شـوند، آلـوده خواهند بود. البته در مواردی می توان با استفاده از حرارت و کشت سلول های مریستم انتهایی که فاقد ویروس هستند گیاهان عاری از ویروس تولید کرد. برای جلوگیری از پراکنش ویروس ها، کنتـرل حشـرات، كنـه هـا، نماتدهای ناقل و علف های هرز که عمدتاً مخازن آلودگی و پناهگاه ناقلین هستند موثر است. ضـدعفونی ابـزار و وسایل مورد استفاده حداقل به مدت ۱۰ دقیقه در کلراکس ۱۰ درصد و سپس شستشوی آن ها با آب نیز مفیـد است. در مواردی می توان جهت تکثیر، از بذر استفاده نمود ولی باید توجه داشت که برخی از ویروس ها از طریق بذر نیز منتقل می شوند. شناسایی دقیق آلودگی های ویروسی عمدتاً شامل مشاهده ی مستقیم با میکروسکوپ الکترونی، روش های سرولوژیکی، استفاده از گیاهان محک، هیبریداسیون DNA ،RNA و الکتروفورز میباشد.

موزاییک

ویروس موزاییک خیار ماتل خفیفی در برگ همراه با بدشکلی خفیف ایجـاد کـرده و در برخی از ارقام هیچ نشانه ای از بیماری بروز نمی کند. شته ها از ناقلین ویروس هستند. همچنین ویروس به وسیله اندام های تکثیری منتقل می شود. گیاهانی مانند گوجه فرنگی، فلفل، حبوبات، کدو و برخی از گیاهان زینتی از میزبان هـای ویروسی هستند. برای کنترل این ویروس ها کنترل حشرات ناقل و حذف میزبـان هـای ثانویه، علـف هـای هـرز و گیاهان آلوده مؤثر است.

ویروس پژمردگی حلقوی گوجه فرنگی

این ویروس موزاییک مشخص همـراه بـا مـاتـل و حلقـه هـای متحدالمرکز نامنظم و خطوط مواج در برگ ها ایجاد می کند. بدشکلی و کوتولگی گیاه وجود نداشته و علائم بیشتر در برگ های مسن تر دیده می شوند. تریپس ها از ناقلین ویروس میباشد. گیاهان زیادی میزبان ویروس بوده که برای کنترل بیماری حذف میزبان های ثانوی و علف های هرز به عنوان مخازن ویروس و کنترل تریپس هـا مـؤثر است. همچنین با استفاده از قلمه های نوک شاخه که عاری از ویروس هستند می توان گیاهانی عاری از ویروس تولید کرد.

قارچ ها

قارچ ها مهمترین و بیشترین عامل بیماری در گیاهان هستند. موجوداتی هستند فاقد ریشه، ساقه، بـرگ، کلروفیل که می توانند تولید اسپور کنند که بدین وسیله تکثیر شوند. پس این موجودات فاقـد سـبزینه، از اعضای گیاهان پست به شمار رفته و بر روی بافت های زنده یا مرده گیاهی به صورت انگل یا ساپروفیت زندگی می کنـد. بالغ بر ۱۵۰۰ گونه از انواع قارچ ها تاکنون شناخته شده اند که بسیاری از آنها عامل بیماری های مهم گیاهی هستند. این موجود رشته مانند با رشد کردن در میان بافت های گیاهی، بر نحوه تغذیه گیاه تاثیر می گذارد. نحـوه تولید مثل قارچ ها به وسیله رشد اندام های بارده در یک توده میسلیوم و تولید اسپور در این اندام ها است. تشخیص قارچ معمولا از روی شکل، رنگ و اسپور آنها می باشد. با قرار دادن برگ در زیر میکروسکوپ و یا کشف قسمت های آلوده در آزمایشگاه می توان قارچ ها را شناسایی نمود. برخی از بیماری های قارچی گیاهان زینتی به شرح زیر میباشد:

سفیدک ها

مهمترین انواع سفیدک ها عبارتند از:

الف-سفیدک سطحی رز

سفیدک سطحی رز معمولا در اوایل بهار آشکار می شود و در تمام مراحـل رشـد رویشی و به خصوص در زمان تولید گل بر روی اندام های هوایی به رشد خود ادامه می دهد و با ایجاد پوشش آردی بر روی برگ ها شاخه های جوان و اندام های گل سبب ایجاد برگ های ناصاف و چین دار به رنگ قرمز و یا قهوه ای می شود. همچنین با حمله به غنچه گل که یا غنچه باز نمی شود و یا پس از شکفتن به سرعت گلبرگ ها به سرعت ریزش می کنند. گل ها نامنظم تولید شده و گاهی روی گلبرگ ها لکه هـای بـنفش یا قهوه ای ایجاد می شود.

قارچ عامل بیماری دارای دو دوره زندگی میباشد. دوره اول فصول بهار و تابستان را در بر می گیرد قارچ به روش تولید مثل غیر جنسی و به اصطلاح به شکل کنیدی دار رشد و نمو می کند. از اوایل پاییز در صورت وجـود شرایط آب و هوایی خاص دوره دوم زندگی قارچ که شامل مرحله تولید مثل جنسی است آغاز می گردد و مرحلـه کنیدی زایی قارچ متوقف می شود و به تدریج در بین رشته های میسلیوم دانه های ریز، گرد و قهوه ای رنگی تشکیل میشود. قارچ زمستان گذرانی خود را به صورت میسلیوم در قاعده و یا در داخل جوانـه هـای بـرگ می گذارد. در صورتی که قارچ زمستان را به صورت کلیستوتسیوم طی کند، در اوایل بهار کلیستوتسیوم با جذب آب متورم و پاره می شود و آسک از آن خارج می گردد. آسکوسپورها به نوبه خود از آسک بیرون آمده و در شرایط گرم و مرطوب توسط باد انتشار یافته و با افتادن روی گیاه آلودگی آغاز می شود.

مصرف بیش از حد کودهای ازته و کمبود کودهای پتاسه در گیاه حساسیت آن را در برابر بیماری افزایش می دهد. استفاده از خاکستر به عنوان منبع پتاسیم دار در خاک و یا مصرف کودهای پتاسیم برای جلوگیری از بروز بیماری توصیه می گردد و یا از سموم گوگرد دار مثل گل گوگرد که در دو نوبت به گیاه داده می شود استفاده کرد که نوبت اول در ابتدای رشد رویشی و نوبت دوم در ابتدای فاز زایشی که از سموم مثـل کاپتان و دینوکاپ هـم می توانید استفاد کنید. سفیدک سطحی به گیاهانی از جمله یاس درختی، شمشاد، زرشک و میخک نیز می تواند خسارت شدید وارد نماید.

ب-سفیدک داخلی رز

علائم بیماری روی برگ ها، ساقه ها، کاسه گل، کاسبرگ ها و گلبرگ ها دیده می شود. آلودگی معمولا به ناحیه رشد انتهایی و جوان گیاه محدود است. روی برگ ها لکه های قرمز، صورتی تا قهوه ای تیره یا قهوه ای مایل به زرد به صورت اشکال نامنظم تشکیل می شود. برگچه ها ممکن است به رنگ زرد تغییر یابند. در برگچه های زرد رنگ لکه هایی به قطر یک سانتی متر از بافت سالم برگ ممکـن اسـت بـه صـورت جزیره مانند دیده شوند. ریزش برگ ممکن است شدید باشد. در شرایط سرد و مرطوب اسپانژیوم و اسپانژیوفور بـه صورت فراوانی روی سطح پایینی برگ های آلوده دیده می شوند. نواحی ارغوانی تا سیاه با اندازه مختلف از یک لکه کوچک تا لکههایی با طول ۲ سانتیمتر نیز ممکن است روی ساقه و دمگل ظاهر شوند. در یک فاز آب آزاد اسپور قارچ جوانه میزند و وارد سلول گیاه میشود و از پشت برگ ریسه های خاکستری نمایان می شود. به برگ های رز بیشتر حمله می کند. در محل خنک و با رطوبت بیشتر ظاهر می شود. در زیر این لکه ها پوشش سفید مایل به خاکستری ایجاد و در نهایت سبب خشک شدن گیاه می گردد. این بیماری می تواند بر روی شاخ و برگ و گل ها ظاهر شود. برگ های آلوده دچار پژمردگی و پیچیدگی شده و به راحتی می ریزند. عامـل بیماری قارچ Peronospora sparsa می باشد. دمای مناسب برای جوانه زنی اسپور قارچ، ۱۸ درجه سانتی گراد است. قـارچ عامل بیماری در رطوبت نسبی پایین تر از ۸۵ درصد، گیاهان رز را آلوده نمی کند. در رزهایی که در گلخانه کاشته شده اند پایین آوردن رطوبت محیط با استفاده از تهویه و هوادهی و یا رساندن درجه حرارت محیط به ۲۷ درجه سانتی گراد در طی زمان های گرمتر روز و شب به کنترل بیماری کمک خواهد کرد. در زمان غروب درجه حرارت به طور ناگهانی پایین می آید. برای جلوگیری از افزایش رطوبت نسبی باید از روش های ویژه ای استفاده کرد. رطوبت نسبی نباید به مدت ۳ ساعت بیشتر از ۸۵ درصد باقی بماند. اگر چه در رزهای گلخانه ای نیز که شرایط بیماری فراهم باشد یک مسئله جدی محسوب می شود. کنترل سفیدک داخلی در گلخانه ها با کاهش رطوبت کاهش استفاده از کودهای ازته و جمع آوری بافت های آلوده و سوزاندن آنها میسر است. در صورت نیاز استفاده از سموم شیمیایی مانند زینب، ریدومیل و مانب توصیه می گردد.

پ-سفیدک داخلی شب بو

علائم بیماری به صورت ایجاد لکه های زرد بر سطح فوقانی برگ ها می باشـد. سپس در پشت لکه ها پوشش خاکستری مایل به سفید به وجود می آید. سایر اندام ها مثل ساقه و گل هم می تواند مورد حمله قرار گیرد. ساقه آبکی شده و گلها رشد نکرده و می ریزند و به تدریج لکه ها قهوه ای و سبب از بین رفتن میزبان می شوند.

ت-بیماری کپک خاکستری رز

بیماری کپک خاکستری یا سوختگی بوتریتیسی گل سرخ در همه نقاط دنیا عمومیت دارد. عامل بیماری قارچ Botrytis cinerea است. که یک پاتوژن غیر اختصاصی بوده، قادر است علائم سوختگی یا پوسیدگی را در بسیاری از گیاهان ایجاد نماید. علائم ناشی از ایـن قـارچ را مـی تـوان روی ساقه های قطع شده یا هرس شده، گل ها و غنچه های گل مشاهده نمود. این قارچ باعث بسته ماندن غنچـه هـای گل و ریزش آنها می شود. غنچه های آلوده قهوه ای شده و می پوسند و در موارد شدید، تمام قسمت های یک گل ممکن است به وسیله کپک خاکستری رنگ قارچ پوشیده شود.

معمولی ترین علائم بیماری روی غنچه گل های جوان دیده می شود که از ساقه آویزان شده و قاعده آن سیاه می شود. سپس میسیلیوم پنبه ای و خاکستری تا سیاه رنگ قارچ روی منطقه آلوده تولید می شود. علامت ابتـدایی بیماری، وجود یک زخم نرم، کمی فرو رفته و سیاه مایل به خاکستری رنگ در زیر غنچه گل می باشد. روی گل های کاملا باز شده نیز علائم بیماری به صورت لکه های کوچک به رنگ روشن بر روی گلبرگ ها به ویژه گلبرگ های خارجی دیده می شوند که به وسیله هاله قرمز تا صورتی تیره احاطه می گردند. این لکه ها به سرعت گسترش یافته، سطوح وسیعی از گلبرگ ها را از بین می برند. در بیشتر موارد، غنچه های گل موفق به باز شـدن نشده و می ریزند. تریپس ها نیز می توانند خسارت مشابهی را به غنچه های نیمه باز وارد نمایند. بنابراین گیاهان دارای علائم یاد شده بایستی به دقت مورد بررسی قرار گیرند. علاوه برغنچه های گل، شاخه های هرس شده در محل قطع شدن نیز به وسیله قارچ مورد حمله قرار می گیرند و از محل بریده شده شانگرهای (زخـم فـرو رفته) سیاه رنگی ایجاد می شود که در هوای خنک و مرطوب، رشد میسیلیومی خاکستری تا سیاه رنگ قارچ بر روی مناطق آلوده قابل مشاهده می باشد. قارچ بوتریتیس تنها مختص رز نمی باشد و قادر است روی تعداد زیادی از گیاهان و نیز بقایای گیاهی مـرده رشد نماید. در شرایط آب و هوای خنک، تعداد بسیار زیادی از اسپورهای قارچ تولید شده و به وسیله جریان های هوا یا وزش باد همراه باران، به گیاهان رز منتقل می شوند. یک زخم کوچک در یک غنچه یا گل یـا شـایـد مـحـل برش هرس، نقطه آغازین ورود قارچ را فراهم سازد. با گسترش آلودگی در شرایط محیطی مساعد، اسپورهای بیشتری تولید شده و قسمت های بیشتری از گیاه آلوده می شود. این قارچ به عنوان یک انگل ضعیف درنظر گرفته شده و زخم ها را علاوه بر مواد گیاهی مرده کلنیزه می کند. قارچ بوتریتیس معمولا روی بافت های گیاهی در حال مرگ زندگی می کند. در شرایط مساعد برای قارچ، روی هر بافت مرده گیاهی تا هزاران اسپور بوتريتيس تولیـد می شود. آلودگی زمانی اتفاق می افتد که آب آزاد روی برگ ها یا غنچه ها وجود داشته باشد.

ث-سپتوریوز گلایل

این قارچ به برگ و پیاز گل حمله می کند و روی پیاز گل لکه های قهوه ای مایل به سرخ ایجاد می کند و بافت های پیاز گل را تبدیل به پوسیدگی خشک می کند. همچنین روی برگ لکه های تقریبا کروی شکل به رنگ قهوه ای تیره ظاهر می شود و در نتیجه بافت های اطراف برگ خشک شده و به صورت غربالی و مشبک در می آیند. آلودگی قارچ در محیط های مرطوب و در نوع کشت با تراکم فشرده بیشتر است. برای پیش گیری استفاده از ارقام مقاوم و ضدعفونی پیاز گل قبل از کاشت می باشد. استفاده از سم cumanl (با ترکیب٪۲۶ زیرام) به مقدار ۴۰۰- ۳۰۰ گرم در ۱۰۰ لیتر آب و یا ترکیبات مسی ماننـد سـم Cupravit micrblu به مقدار ۳ در ۱۰۰۰ میباشد.

د-کپک خاکستری گلایل

این قارچ در تمام اندام گیاه قادر به رشد است. در روی برگ لکه های قهوه ای رنگ به اندازه های مختلف ایجاد می کند. برگ های جوان به سرعت زرد شده و سپس خشک می شوند. علائـم روی پیاز گل به صورت زخم و پوسیدگی نرم و به رنگ قهوه ای ملاحظه می شود. پیاز آلوده اگر کاشته شود جوانه نمی زنند و در صورت جوانه زدن گیاهچه های حاصل فاقد باروریست.

روش پیش گیری: برداشت به موقع پیاز گل از خاک باغچه یا گلدان و حذف بقایای آلوده بـرگ هـا نگه داری پیازها ابتدا در انبار با دمای ۳۰- ۲۵ درجه سانتی گراد، به مدت ۱۵ روز و سپس با دمای ۱۰- درجه سانتی گراد، پیازها را به مدت طولانی نگهداری می کنند. (دمای نگه دارنده)

روش درمان: آغشته کردن پیاز گل در محلول ۱ در هزار وينكلوزولين، یک دقیقه قبـل از کاشت پیاز ضدعفونی کردن پیاز یا مانب یا کاربندازیم قبل از کشت.

ز-فوزاریوم گلایول

وقتی عامل بیماری زا به گلایل حمله کند، یا آلودگی آوندی ایجاد می شود و با این که در شرایط خاص آلودگی پارانشیمی برگ بروز می کند، در آلودگی های آوندی علائم روی پیاز گل مشخص نیست و آوندهای چوبی کمی قهوه ای می شوند و یا در قسمت مرکزی نکروز ایجاد می گردد. علائم بیشتری در هوای گرم روی قسمت های سبز گیاه ظاهر شده و به سرعت گیاه را زرد و خشک کرده و مرگ گیاه را موجب می شود. وقتی عامل بیماری زا به پارانشیم گیاه حمله کند پوسیدگی خشک در پیاز گل به وجود می آیـد. لكـه هـایی از پوسیدگی به رنگ قهوه ای تیره به شکل و اندازه های متفاوت و پوشیده از کمی کپک سفید رنگ روی پیاز گل ظاهر می شود. آلودگی در پیازهای گلایل انبار شده و سبب می شود که قارچ به تمام قسمت های پیاز حمله کند و پیاز گل را به توده ای از پیازهای مومیایی و سیاه رنگ تبدیل می کند.

روش پیش گیری: حذف پیازهای آلوده، کاشت پیاز سالم در خاک غیر آلوده، ضدعفونی پیاز قبل از انبار کردن.

روش درمان: کنترل بیولوژیک توسط کشت باکتری Bacillus sehtitis ، ضدعفونی خاک بـا مانکوزب به مقدار ۲ گرم در متر مربع و یا کاپتافول ۲ گرم در متر مربع.

پوسیدگی ریشه و طوقه ناشی از قارچ های کلاهک دار

عامل مهم ضعیف گیاه می باشد؛ زیرا در صورت مرگ ریشه گیاه قادر به جذب آب و املاح کافی نیست. معمولا مدتی پس از مرگ ریشه علائم بیماری در اندام های هوایی ظاهر شده که تقریباً نجات گیاه غیرممکن است. صرف نظر از قارچ های فیتوفتورا و پیتیوم قارچ های زیادی باعث پوسیدگی ریشه و طوقه می شوند. قارچ هایی مانند ریزو کتونیا، فوزاریوم، اسکلروشـیوم، سیلندرو کلادیوم، اسکلروتينيا و تیلاویوپسیس به طیف وسیعی از گیاهان حمله می کنند. همه ی این قارچ ها در خاک مدت ها دوام دارند و از مهم ترین عوامل خسارت و عامل کاهش کیفیت و کمیت محصول در گیاهان زینتی هستند فعالیت اغلب قارچ ها طی مراحل زیر میباشد:

  1. از طریق زخم های ناشی از هرس، وزش باد، ماشین های چمن زنی، حفاری و فعالیت های ساختمانی و دیگر فعالیت های انسانی و یا بدون نیاز به زخم قارچ وارد بافت گیاه شده و باعث تغییر رنگ و پوسیدگی چوب می شود.
  2. آنزیم های قارچی چوب را فاسد کرده و با آزادسازی مواد غذایی موجب تضعیف سلول های چوب می شوند.
  3. چوب نواحی داخلی تنه و شاخه نیروی خود را از دست داده، ساختمان ریشه از نظر فیزیکی ضعیف و با مرگ شاخه ها رشد درخت نامتقارن می شود.
  4. اندام های تولید مثلی قارچ روی ریشه، تنه و شاخه به وجود می آیند.
  5. شاخه های بزرگ از بین رفته که ممکن است در اثر پوسیدگی ریشه و وزش باد درخت از جا کنده شود. در مقایسه با گیاه سالم رشد گیاه کند و جوانه های جانبی به هم نزدیک تر می شوند. برگ ها زرد و پژمرده شده و قبل از موعد ریزش می کنند. در تابستان حاشیه ی برگ نکروز شده و سوختگی به وجود می آید. در صورت شستشوی خاک سطح ریشه، ریشه های قهوه ای تا سیاه نمایان شده و مقدار ریشه ها کاهش می یابد. البته باید توجه داشت که برخی از گیاهان مانند آزالیا و ردودندرون به طور طبیعی دارای ریشه های تیره هستند. ریشه ها شل و وارفته بوده اما ترد و شکننده هستند. شاخه های جانبی از بین رفته و از تعداد آنها کاسته می شود اما شاخه های اصلی زنده می مانند. با از بین رفتن اکثر شاخه ها، گیاه غیرمتقارن و بدشکل می شود. در طی زمستان شانکرهای وسیع و سر خشکیدگی هایی در شاخه های کوچک ایجاد می شوند. باید توجه داشت برخی از گیاهان مانند آزالیا به طور طبیعی دارای ریشه های قهوه ای تیره هستند. عوامل زیر نیز علائم فوق را به دنبال دارند.

قارچ های مولد پوسیدگی ریشه از جمله ی مهم ترین عوامل پوسیدگی ریشه هستند. باید به دنبال اندام های قارچ اطراف درخت بود. ممکن است در اثر آلودگی به قارچ تیلاویوپسیس ریشه های فیبری سیاه شده و با آلودگی به قارچ Armillaria ورقه ی سفید و در اثر قارچ Xyllaria ورقه ی سیاه رنگی در زیر پوست تشکیل شوند. ممکن است اندام های بند کفشی به رنگ قهوه ای تیره در سطح یا زیر پوست تشکیل شوند که ناشی از آلودگی به قارچ Armillaria میباشد. ممکن است در اثر آلودگی به قارچ Xyllaria چوب ریشه های اصلی و قسمت های زیرین تنه سیاه شده و یا به وسیله ی آلودگی به قارچ Veticicladiella در اثر ترشحات رزینی، چوب سیاه و مرطوب باشد. همچنین بر اثر آلودگی فیتوفتورایی چوب به رنگ قهوه ای تا قهوه ای مایل به قرمز تغییر رنگ می دهد. در نارون به علت نگروز آوند آبکش و زردی، چوب زیر پوست به رنگ زرد کهربایی همراه با بوی روغنی باشد. ممکن است در اثر قارچ های Polyporusو Irontus و Ganodermaو چوب ریشه نرم و فاسد شود. کندی رشد، سرخشکیدگی شاخه و برگ ها، سوزن ها کوچکتر از معمول، افزایش تعداد مخروط و میوه (جایگاه بذر)، تغییر رنگ زود هنگام برگ ها و در زمستان علائم اولیه بیماری به صورت مرگ جوانه بروز می کند. از جمله قارچ هایی که به درختان هجوم می آورند شامل:

Armillaria: قارچ موجب پوسیدگی آرمیلاریایی یا پوسیدگی بند کفشی ریشه شده که در گروه وسیعی از مخروطیان و درختان پهن برگ ایجاد بیماری می کند. اندام بارده قارچ کلاهک های گوشتی به رنگ عسلی است که هر سال در پایین در دستجات زیاد تشکیل می شوند. کلاهک قارچ ۱۵-۳/۸ سانتی متر قطر داشته که در مرکزکمی فرو رفته و به رنگ قهوه ای با نقاط فلسی شکل است. ساقه ی قارچ 2/5-1/3 سانتی متر ضخامت و ۱۵- ۵ سانتی متر طول دارد و اسپورها روی ساختمان های تیغه ای در زیر فنجان تشکیل می شوند. اغلب رشد بادبزی سفیدرنگی در زیر پوست درخت آلوده دیده می شوند. ممکن است ریز و مورف های قهوه ای تیره زیر پوست و در سطح ریشه و ساقه ی درختان پهن برگ و ندرتا سوزنی برگ یافت شود، درختانی که در اثر آفات، خشک سالی، آسیب های مکانیکی و کاشت نامناسب در مخروطیان (ریشه های J شکل) آسیب دیده باشند حساس تر هستند. گیاهانی که به تازگی کاشته شده اند نیز حساسیت زیادی دارند.

Fomes fomentarius : ساختمان این قارچ به صورت سخت، خاکستری و مانند سم اسب به عرض ۱۸-۱۵ سانتی متر است. این قارچ هر سال رشد و توسعه یافته و زیر ساختار سهم مانند اسپورهای سفید ریز تشکیل می شود.

Ganoderma lucidum: این قارچ موجب پوسیدگی ریشه شده و ساختمان های مطبق روی چوب ایجاد می کند. این ساختارها هر سال به صورت منفرد و یا دسته ای روی هم تشکیل می شوند که در سطح فوقانی به رنگ قهوه ای تا قهوه ای مایل به قرمز و در حاشیه کرم تا سفيد به قطر۵/۳۵ سانتی متر و سطح بالایی جلای روغنی دارد. سیب، آلبالو، نارون، چنار، بلوط و بسیاری دیگر از درختان نسبت به این قارچ حساس اند.

(Ganoderma applanatum (F. applanatum: در انتهای ساقه ی درختانی مانند سیب، آلبالو، نارون، بید، شوکران، نوئل، صنوبر، افرا، اقاقیا، شاه بلوط هندی، عنبر سائل، راش و غان پوسیدگی ایجاد می کند که در نتیجه درخت نسبت به وزش باد حساس می شود. ساختمان مطبق متمایز و منفردی روی چوب در نزدیک سطح خاک تشکیل می شود که در سطح فوقانی به رنگ قهوه ای تا قهوه ای مایل به قرمز و در حاشیه کرم تا سفید است. طبقه ها ۱۰- ۵ سال رشد کرده، رشد درختان آلوده کند نشده و شناخته ها خشکیده و برگها زرد و کوچک می شوند.

(lnontus dryadeus (Polyporus dryadeus: عامل پوسیدگی ریشه و انتهای درخت بلوط است که افتادن درخت قبل از مشاهده ی هرگونه علامتی جلب توجه می کند. اغلب درختان آلوده سرخشکیده و برگ ها غیرطبیعی و زرد هستند. گرچه پوسیدگی خارج از سیستم ریشه آغاز می شود گاه به انتهای درخت رسیده و طبقات روشن تا قهوه ای تیره، خاکستری، نامنظم و زبر و بزرگی در بالای سطح خاک تشکیل می شوند. برش طبقات مرکز قهوه ای متمایل به قرمز آنها را آشکار می سازد. باید درختان آلوده فورا حذف شوند

 (Laetiporus sulfureus (P.sulfureus: این قارچ در طبقات روشن و زرد کهربایی تا عنابی روشن و نارنجی درخشان قابل شناسایی است که با افزایش سن سفید می شوند. در تابستان و پاییز روی چوب طبقات قارچ تشکیل شده که در پاییز ریزش می کنند، سطح زیرین قارچ دارای منافذ ریز می باشد. پوست آلوده به آهستگی فرو رفته و ترک می خورد. درختان آلوده نسبت به وزش باد حساس بوده و باید قبل از تشکیل اندام های بارده با مشاهده ی اولین علائم درخت آلوده حذف شود. آلبالو، گردو، ناردون، چنار، بلوط، اقاقیا، کاج، راش، زبان گنجشک و نوئل حساس تر از بقیه ی درختان هستند.

کوددهی زیاد و آسیب ناشی از املاح زیاد نیز باعث پوسیدگی ریشه میشوند که با تجزیه ی بافت خاک به میزان کلراید و دیگر یون ها و مسمومیت های ناشی از آنها می توان پی برد. غوطه ور شدن ریشه در آب و خشکی نیز آسیب هایی را به دنبال دارند. ممکن است عواملی مانند سرما، یخ زدگی، دمای بالا و گیاه سوزی ناشی از مصرف سم در خاک مشکل ساز باشند، باید توجه داشت که ممکن است یک ماده ۲-۱ سال پس از مصرف نیز تاثیر سوء داشته باشد.

ممکن است طناب ها و سیم هایی اطراف ریشه را احاطه کرده باشند که تنه  از یک طرف در سطح خاک غیر طبیعی و پهن شده و با کندن خاک می توان سیم های به جا مانده را حذف کرد. کاسه خیلی عمیق نیز ممکن است از دیگر عوامل باشد. در مخروطیان ریشه ها به صورت J شكل رشد کرده و نشان می دهد ريشه صاف رشد نکرده است. ممکن است در اثر فشردگی خاک ریشه ها قادر به رشد نبوده و یا پوشش حول ريشه مانع از رشد آن در خاک باشد. در اثر نشت گاز طبیعی به خاک از لوله های شکسته و سوزاندن زباله، اکسیژن کاهش یافته و موجب مرگ ریشه شوند. از سوی دیگر حشرات تغذیه کننده از ریشه نیز می توانند مرگ ریشه را در پی داشته باشند که با بررسی ریشه و خاک اطراف کانال و خسارت ناشی از لارو حشرات قابل مشاهده می باشد.

قبل از هر عملی باید عامل بروز بیماری را شناسایی و سپس اقدام کرد. در صورتی که آسیب وارده به علت قارچ هایی مانند فیتوفتورا باشد باید از قارچ کش استفاده کرد. البته باید توجه داشت که ممکن است استفاده از سم کاملا موثر نبوده و برخی از عوامل آلودگی داخل ریشه باقی مانده و در این حالت استفاده ی مکرر از قارچ کش ضروری است.

هیچ قارچ کشی قادر به کنترل Inontus Xyllaria و Ganoderma نیست. البته باید به این نکته توجه کرد که اغلب آسیب های ایجاد شده در عرض چند سال ایجاد شده که برای بهبودی نیاز به مدت زمان طولانی است. درخت آلوده را نمی توان نجات داد بلکه درخت آلوده را حذف و شاخه های آلوده را هرس کرد.

اسكب يا جرب یا زخم

ایجاد لکه های توسعه یافته بی رنگ اسفنجی شده و پدید آمدن حالت آبله مانند بر روی این لکه ها را جرب یا اسكب گویند. این عارضه را می توان بر روی برگ ها، ساقه ها یا اندام های پایینی گیاهان بروز کند. برای مقابله با این بیماری باید اقدام به قطع و سوزاندن قسمت های آلوده نموده و از سم مانب نیز می توان برای مبارزه شیمیایی با آن استفاده نمود.

سیاهک

بیماری سیاهک را می توان به واسطه ایجاد لکه های سیاه رنگ و ترک خوردگی ها در حال توسعه و نیز آشکار شدن پودر توده ای سیاه رنگ روی این لکه ها، تشخیص داد. برای کنترل این بیماری می توان از سموم مانب و غیره استفاده کرد.

رایزوكتونيا

از علائم مشخصه این بیماری بروز نقاط و لکه های مرده قهوه ای یا سیاه رنگ و یا بروز پوسیدگی و پلاسیدگی، معمولا بر روی برگ ها یا ساقه های گیاهان است. برای کنترل رایزوکتونیا میتوان از سم بنومیلات یا بنلات استفاده کرد.

برای مبارزه با آفات و بیماری های خاک زی

باید خاک گلدان عاری از آفات باشد و خاک را به صورت خشک مثل روش Solarization نگه داری و برای گیاهان گران قیمت خاک آنها را در اتوکلاو قرار داده و همچنین با مبارزه شیمیایی مثل استفاده از سم کاپتان، بنومیل، ريدومیل و غیره که حداکثر دقت در استفاده از سموم در نظر گرفته شود. در رابطه با پیازها می توان آنها را در آب گرم ۴۳-۴۲ درجه به مدت ۳-۲ ساعت نگه داشته تا آفات از بین برود. در مورد خرخاکی استفاده از طعمه مسموم مثل لیندن و سبوس (۱ کیلو گرم سبوس +۵ گرم لیندین در ۱ متر مربع قرار میدهیم). برای ضد عفونی خاک می توان از سموم تدخینی مثل متیل بروماید، اتیل دی بروماید، وراكس، واپام (متام سدیم) می توان استفاده کرد. برای ضدعفونی پیاز و قلمه می توان از سموم (پنتا کلرو نیترو بنزن) به اسم تجارتی براسيكول ویا سموم ویتاواکس (کارپوکسین)، ويتابوكسيران (باویستن)، مانکوزب (دیتان ام ۴۵) کاپتان، (بیابندازون) بنومیل به نسبت2-1/5 در هزار استفاده کرد. برای ضد عفونی زخم؛ ابتدا زخم را با کلراكس (هیپو کلرید سدیم) ۱۰٪ یا الکل ۷۰٪ ضد عفونی کرده و به وسیله ی چسب بردو و یا چسب پیوند می پوشانند. برای جلوگیری از پوسیدگی میوه ها در انبار میتوان از ترکیبات براکسی و یا بنزون، بنومیل، کاپتان استفاده کرد. برای ضد عفونی کردن انبار از محلول 2/5٪ سولفات مس و یا محلول فرمالدهید1/240 و یا گازهای تدخینی (متیل بروماید، واپام) استفاده می کنیم.

انواع قارچ کش ها

 تاکنون سه گروه فلزی، گوگردی، کرپنی ساخته شده اند.

قارچ کش های مسی

مصرف سموم مسی به علت ایجاد سوختگی در برگ ها و بالا رفتن مس در بازار کاهش یافته است، معروف ترین آنها عبارتند از:

1-بردو

یکی از پر مصرف ترین قارچ کش های دنیاست که از سولفات مس یا کات کبود و آب استفاده می شود. این قارچ کش لکه های برگی و پیچیدگی برگ هلو، سفیدک داخلی، بیماری غربالی (بلایت) ناشی از حمله قارچ ها را کنترل کرده که اگر در هوای خنک و مرطوب استفاده شود و نسبت آهک به سولفات مس کم باشد سبب سوختگی در برگ ها میشود. برای ۱۰۰ لیتر محلول بردو ۱ کیلو آهک و ۱ کیلو مس لازم است.

2- ترکیبات مسی غیر محلول

در بعضی قارچ کش های مسی یون مس به مقدار کم محلول بوده، بنابراین خاصیت سوختگی کمتر از محلول بردو است دارد. قارچ کش های کوسیو، کوپراویت، کوپر اسید را نام برد.

قارچ کش های گوگردی

تیرام، فربام، زیرام، واپام زینب، نابام.

قارچ کش های کربن دار

تتراکلروتیروبنزن، سولفوسیانونيتروبنزن

 قارچ کش های کربنی هتروسیکلی

کاپتان (ارتوساید)

این قارچ کش اثر بسیار خوب در مبارزه با بیماری های مختلف دارد، غالبا در ضدعفونی سبزی ها، گندم (سیاهک پنهان)، پنبه، مبارزه با لکه سیاه سیب و گلابی، سفیدک سطحی و داخلی گل زنگ میخک و گل سرخ استفاده شده، جهت ضد عفونی خاک موثر است. فولیت (فالتون، ارتوفالتن) تاثیر مشابه کاپتان دارند.

کاپتافول

مقاوم به شرایط جوی، با یک بار مصرف تا ۳ برابر معمول جهت سم پاشی علیه لکه سیاه سیب و گلابی، شاخه برگ گوجه فرنگی به کار می رود.

قارچ کش های سیستمیک

وقتی با خاک مخلوط شده و یا برای ضدعفونی استفاده می شود می توانند از طریق ریشه گیاه و یا همه گیاه جذب و توسط شیره به قسمت های مختلف حرکت کرده و علیه بیماری عمل می کنند مثل کربوکسین، بنومیل، اکسی کربوکسین، تیا بندازول و غیره.

قارچ کش های کینونی

کلرانيل، نفتوکینون ها.

 قارچ کش های متفرقه

دودین، پلی رام، سولفات اکسی کینونی.

آنتی بیوتیک ها

استرپتومایسین، تتراسکلین، سیکلو هگزایمايد.

 بیماری های فیزیولوژیک

گیاه سوزی

گیاه سوزی حالتی است که در اثر استفاده از مواد شیمیایی مختلف اعم از سموم حفاظتی، کودهای گیاهی، تنظیم کننده های رشد و غیره علائم خسارت در گیاه ایجاد شود. در صورتی که غلظت های توصیه شده سموم رعایت شوند معمولا خسارتی ایجاد نمی شود. در گیاهچه ها باید کمتر از غلظت های پیشنهادی سم مصرف شود. نکروز حاشیه ی برگ، تشکیل نقاط نکروزه روی برگ و کوتیلدون، مرگ گیاهچه، ضعف در جوانه زنی به خصوص در صورت مصرف سم در خاک مواردی مانند مرگ بافت های تازه و در حال رشد، کوتولگی و تاخیر در رشد، بدشکلی و غیرطبیعی شدن برگ، میوه و تمام گیاه، زرد، برنزه و رزت شدن برگ ها و میوه ها بروز می کنند. حاشیه ی برگ و قسمت های بین رگبرگ زرد شده که در نهایت نکروز شده و می خشکند و هیچ نشانه ای از عامل بیماری را نمی توان یافت. ممکن است نقاط نکروزه ای به رنگ یکنواخت سطح برگ را بپوشانند. بافت های تازه به خصوص برگ های جوان حساس هستند. فاکتورهای موثر در گیاه سوزی عبارتند از:

نوع ماده ی شیمیایی

ممکن است برخی از گیاهان نسبت به یک ماده ی شیمیایی حساسیت داشته باشند. بعضی از مواد شیمیایی دوام طولانی داشته و تکرار مصرف آنها، منجر به تجمع مواد در گیاه به اندازه ای است که مسمومیت زا باشد. ممکن است یک ماده ی شیمیایی هنگامی استفاده شود که شرایط محیطی مساعد نبوده و در اثر شستشو و جریان باد به گیاهان مجاور سرایت کند.

فرمولاسیون

معمولا گردها و پودرهای محلول در آب کمتر از مواد امولسیون شونده گیاه سوزی دارند. ممکن است مواد افزودنی به سموم مانند مواد پخش کننده، چسباننده و ترکننده موجب آسیب شوند.

غلظت ماده

استفاده ی بیش از اندازه و مکرر از یک ماده و تجمع بقایای سموم در خاک و گیاه نیز مسئله زا و خطرناک بوده و عواقب زیست محیطی به دنبال دارد.

روش های مورد استفاده

معمولا روش های مورد استفاده در مورد هر سم روی بر چسب های آن ذکر می شود. باید مواد را یکنواخت و دقیق مصرف نمود. هنگامی که سرعت سم پاشی کند باشد ممکن است در انتهای ردیف یا میز گلخانه مقدار بیشتری از سم دریافت شده و از نازل های سم پاشی ریزش کند که در اثر افزایش مقدار ماده ی مصرفی، موجب آسیب دیدگی می شود. فشار زیاد مخزن سم پاش نیز ممکن است موجب آسیب دیدن بافت های حساس شود.

دما

در طی مدت سم پاشی و پس از آن دما باید متعادل و یکنواخت باشد. دمای بالا پس از مصرف گوگرد و هیدروکرین های کلره و دمای پایین پس از مصرف روغن ها، کاربامات ها و ارگانوفسفات ها مطلوب نبوده و زیان آور است. در صورتی که سطح گیاه در طول سم پاشی و یا پس از آن به مدت طولانی مرطوب و خیس باشد منجر به آسیب دیدگی بافت های گیاهی می شود.

مرحله ی رشدی گیاه

معمولا گیاهچه، گیاهان سریع الرشد و بافت های آبدار و گوشتی نسبت به مواد شیمیایی حساس هستند.

مخلوط ناسازگار مواد شیمیایی

در اثر مخلوط دو ماده ی ناسازگار و یا مصرف یک ماده بلافاصله پس از مصرف ماده ی دیگری که با آن سازگار نباشد ممکن است آسیب هایی را به دنبال داشته باشند.

افراط در کوددهی

کوددهی مفرط بسترهای گیاهی خساراتی را در گیاهان ایجاد می کند. افزایش مقدار املاح بستر به چند علت رخ می دهد:

  • در یک زمان مقدار زیادی کود مصرف شود.
  • چند کود محلول که قابلیت شستشوی کمی دارند و یا فاقد خاصیت شستشو هستند، با هم استفاده شوند.
  • از کودهای محلول و کند رها استفاده نامناسب شود.
  • مقدار آب مصرفی به هنگام کوددهی کافی نباشد.
  • زه کشی ضعیف و استفاده طولانی مدت از بخار به منظور ضدعفونی می تواند سبب بروز مشکل شود.
  • به هنگام استفاده از کود، خاک خشک بوده و آب کافی در دسترس گیاه نباشد.
  • و در شرایطی که رشد گیاه بسیار سریع و آب و املاح زیادی در دسترس گیاه است، بدون آن که املاح خاک شسته شوند گیاه را به محیطی انتقال داد که رشد آن کند شود.

افراط در کوددهی منجر به ازدیاد غلظت املاح محلول، آسیب دیدن ریشه و کندی جریان آب در آوندها شده که در نتیجه گیاه مستعد ابتلا به بیماری های ریشه و مرگ گیاهچه می شود. شوره زدن املاح در سطح خاک، زردی و پژمردگی برگ های زیرین، قهوه ای شدن نوک و حاشیه ی برگ ها، تغییر رنگ ریشه به قهوه ای و سیاه و سستی ریشه، ریزش برگ، کندی و توقف رشد و مرگ گیاهچه از جمله علائمی هستند که در این حالت بروز می کنند. برای مدیریت بیماری املاح محلول خاک را اندازه گیری نموده و از مصرف بیش از اندازه ی املاح و کودهای مایع پرهیز کرد. کودهای کند رها همراه با کودهای محلول استفاده نشده و غلظت کودهای افزوده شده به سیستم آبیاری بررسی شود. قبل از انتقال گیاه به محیط جدیدی که رشد آن کندتر و شرایط محیطی خشک تر است باید املاح اضافی موجود در سطح ریشه را شسته و حذف کرد. در صورت ضد عفونی خاک با بخار، از بخار به مدت طولانی استفاده نشده و با خاک، آب مازاد را خارج نموده و به مدت ۳-۲ هفته گیاهی کاشته نشود.

سموم شیمیایی

آميتراز (میتاک)

از گروه شیمیایی دی آمیدین که این سم خاصیت خورندگی ندارد و نسبت به گرما مقاوم است. به نظر می رسد که اشعه ماورا بنفش، تاثیر اندکی بر پایداری آن داشته باشد در صورتی که آمیتراز به مدت طولانی در شرایط مرطوب نگه داری شود به آرامی تجزیه خواهد شد. آمیتراز در خاک داری تهویه مناسب به سرعت تجزیه می شود. نیمه عمر آن یعنی مدت زمانی که طول می کشد تا ماده تجزیه شود و غلظت آن به نصف غلظت اولیه برسد کمتر از یک روز است. تجزیه در خاک های اسیدی سریع تر از خاک های قلیایی و یا خنثی صورت می گیرد. آمیتراز برای زنبور عسل تقریبا بی ضرر است. آمیتراز یک حشره کش و کنه کش است که برای کنترل کنه قرمز تار عنکبوتی، مینوز برگ و سپرداران به کار می رود. این سهم در پنبه علیه کرم غوزه پنبه، مگس سفید و کرم های برگ خوار و در حیوانات برای کنترل ساس، کنه، شپش و دیگر آفات حیوانی به کار برده می شود.

دلتامترین (دسیس)

از گروه شیمیایی پایرتروئید که اگر دلتامترین در دمای ۴۰ درجه سانتی گراد نگهداری شود تا شش هفته تجزیه نخواهد شد. در برابر هوا و نور خورشید مقاوم است. در فلزات خاصیت خورندگی ندارد. در محیط های اسیدی بسیار مقاوم تر از محیط های قلیایی است. در خاک یک تا دو هفته تجزیه میشود. بقایای دلتامترین حدودا ۱۰ روز پس از استفاده از روی گیاه مشاهده نمی شود. این سم خاصیت گیاه سوزی روی  محصولات ندارد. دلتامترین برای زنبورهای عسل سمی می باشد. دلتامترین حشره کشی تماسی-گوارشی است که برای کنترل حشرات مکنده سیب و گلابی، شب پره آلو، لارو اروسی فرم کلم، بید بقولات، شب پره زمستانی (سیب و خرما)، کرم دانه خوار سیب، شپشک آرد آلو، سپر داران، مینوز لکه گرد درختان میوه و مگس سفید خیار گلخانه ای گوجه فرنگی، فلفل، گیاهان گل دانی و زینتی به کار می رود. این سم آفات بسیاری از محصولات زراعی را نیز کنترل می کند. تاثیر سریعی روی حشرات ناقل ویروس ها دارد و به همین دلیل امید است که در آینده برای کنترل ناقل های ویروس ها به کار رود.

دیازینون (بازودین- دیاکاپ)

از گروه شیمیایی ارگانو فسفره که این سم به صورت روغن بدون رنگ است، حلالیت آن در دمای معمولی محیط ۴۰ میلی گرم در لیتر می باشد. نسبت به نور خورشید مقاوم بوده و در محیط های اسیدی و قلیایی ناپایدار است. تنها در زمانی که هوا آرام باشد (سرعت باد کمتر از10km/h) میتوان گردپاشی کرد. بقایای دیازینون ممکن است حداکثر تا یک ماه در محیط باقی بماند. در صورتی که این سم در معرض هوا قرار بگیرد، طی حدود ۱۰ روز تجزیه خواهد شد. اما در سایه اندازها بیش از سه هفته باقی خواهد ماند. دیازینون برای پرندگان و زنبورهای عسل بسیار سمی است و برای ماهی ها تا حدی سمی می باشد. سمیت آن را از راه جلد برای انسان و دام کمتر است ولی از راه تنفس خطر مسمومیت آن بیشتر می باشد، لذا در موقع سم پاشی باید ماسک مخصوص به کار برد. دیازینون یک حشره کش تماسی بسیار موثر که برای کنترل تقریبا هر نوع حشره ای به کار می رود. کاربرد اصلی آن در برنج، درختان میوه، تاکستان، نیشکر، ذرت، پنبه، توتون و سیب زمینی است. می توان از آن علیه جور پایان، هزارپایان، کرم پیاز، ساس گندم، گوش خیزک، لارو اروسی فرم، سوسک کلرادوی سیب زمینی، کک نباتی، مگس میوه، کرم سیب، کرم ساقه خوار برنج، شته، زنجره برگ، تریپس، کنه، شپشک آرد آلود، پروانه، شب پره زمستانی و یا هر آفت باغی دیگر استفاده کرد. در منازل می توان از آن برای کنترل مورچه، سوسک فرش، بید گوش خیزک، سوسری و آبدوزدک استفاده کرد.

فوزالن (زلن)

از گروه شیمیایی فسفر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی و ماده تکنیکال آن به صورت کریستالی بدون رنگ با بوی مشابه بوی سیر است اگر فوزالن در شرایط طبیعی نگهداری شود پایدار است. با آفت کش های دیگر سازگاری داشته و خاصیت خورندگی ندارد با مواد قلیایی از قبیل آرسنات کلسیم گوگرددار سازگاری ندارد. زمانی که فوزالن حرارت داده میشود بخارات سمی کلر فسفر نیتروژن و اکسیدهای گوگرد آزاد می شود. فوزالن آب های زیرزمینی را کثیف و آلوده نمی کند در خاک به سرعت تجزیه میشود در pH بین ۵ و ۷ پایدار است در  ۹=ph هیدرولیز می شود. تقریبا طی ۱۲ الی ۲۰ روز پس از سم پاشی آفات را کنترل می کند.

یک حشره کش و کنه کش غیرسیستمیک است که به درون لایه کوتیکولی گیاه نفوذ کرده و در کوتیکول برگ و پوست میوه جمع می شود ولی در هر حال به داخل گیاه انتقال نمی یابد. فوزالن در درختان میوه خزان دار، محصولات باغی، پنبه، سیب زمینی، منداب، محصولات آجیلی، مرکبات، میوه های هسته دار و انگور، کنگر فرنگی، گل رز و سوزنی برگ ها استفاده میشود. این حشره کش کاربرد وسیع و قابلیت کشندگی وسیع دارد و این سم بر گستره وسیعی از آفات از جمله کنه قرمز، تارعنکبوتی، سیب و گلابی لاروهای وسی فرم و سوسک محصولات زراعی، اقتصادی و همچنین شته ها، شپشک ها و پسیل ها لارو پروانه و سخت بال پوشان نیز اثر می کند و این حشره کش لیسه سیب و صیفی جات به خصوص شته روغن چراغی و مگس خربزه را کنترل می کند.

فن پروپاترین(دانیتول)

از گروه شیمیایی پایرتروئید و مایعی قهوه ای مایل به زرد است که بوی ملایمی دارد و به راحتی در حلال های آلی معمولی حل می شود. حلالیت در آب در ۲۵ درجه سانتی گراد 0/33 ppmاست.

فن پروپاترین در pHمحیط بين (۶ تا ۸) و در دمای ۲۵ درجه سانتی گراد در برابر هیدرولیز مقاوم است. در  خاک های دارای تهویه تجزیه می شود. مطالعاتی که در زمینه آب شویی در پروفیل خاک انجام شده نشان می دهد که احتمالا فن پروپاترین و بقایای آن در بیشتر خاک ها آبشویی نمی شود.

فن پروپاترین برای ماهی ها و موجودات آبزی و برای حیات وحش سمی می باشد و همچنین برای انسان و دام خطرناک است. این ترکیب برای کنترل کنه های (دو نقطه ای، قرمز جنوبی، قرمز اروپایی) شته های (سیب و گل ) لارو چغندر قند، شپشک آرد آلود (از جمله مراحل بلوغ شپشک آرد آلود مركبات)، زنجره سیب زمینی، پوره سپرداران، سوسک ژاپنی، مینوز لکه ای برگ، کرم دانه خوار، کنه قرمز جنوبی کاج و سن به کار می رود.

روغن امولسیون شونده (ولک)

از گروه شیمیایی هیدروکربن آلیفاتیک است. گاهی خصوصیت روغن ها را بر حسب جرم مولکولی آنها بیان می کنند. روغن های بسیار سبک خاصیت حشره کشی چندانی ندارند، به عکس در صورتی که از مولکول های روغنی بسیار سنگین استفاده شود علاوه بر آفت، گیاه میزبان هم صدمه خواهد دید. آن دسته از هیدروکربن ها برای مبارزه با آفات روی گیاهان به کار گرفته میشوند که نقطه جوش آنها دقیقا کنترل شده و عمدتا از هیدروکربن های پارافینی تشکیل شده باشند. خلوص روغن از نظر وجود هیدروکربن های غیر اشباع را با درجه سولفوناسیون نشان می دهند. اگر درجه سولفوناسیون روغن ۱۰۰ باشد یعنی صد در صد از هیدروکربن های اشباع شده تشکیل شده است. بنابراین هر قدر درجه سولفوناسیون از ۱۰۰ کمتر باشد میزان هیدروکربن های غیر اشباع بیشتر است. درجه سولفوناسیون در تعیین روغن ها برای سم پاشی زمستانه و تابستانه موثر می باشد. مثلا روغن های با درجه سولفوناسیون ۸۵ تا ۹۵ برای سمپاشی تابستانه و روغن های با درجه سولفوناسیون ۶۵ تا ۷۵ برای سم پاشی زمستانه مناسب اند. روغن ها را به صورت امولسیون فرموله می کنند. این امولسیون را تنها یا همراه با حشره کش های دیگر رقیق کرده و مصرف می نمایند. تجزیه زیستی روغن های امولسیون شونده توسط میکروارگانیزم های موجود در خاک صورت می گیرد. عواملی که می توانند بر سرعت تجزیه زیستی اثر بگذارند شامل شرایط محیطی از قبیل دما، رطوبت، بارندگی، نوع خاک و میکروارگانیزم ها است.

یکی از مزایای روغن ها نسبت به حشره کش ها کم خطر بودن آنها برای انسان است. به طوری که باقی مانده سم روی محصولات برای انسان خطرناک نمی باشد. روغن ها سمیتی برای پرندگان و حشرات مفید ندارند ولی ماهی ها و زنبورهای عسل تا حدی به این سم حساس هستند. روغن ها از طریق بستن منافذ تنفسی باعث مرگ حشرات می شوند. همچنین با انحلال قشر مومی جلد حشره باعث می شوند که حشره به وسیله نیروی کشش سطحی آب گرفتار آید. این گونه خواص روغن ها در روش مبارزه با لارو پشه با پهن کردن یک لایه نازک روغن روی سطح آب مورد استفاده قرار می گیرد. روغن ها را در دفع آفات در موارد زیر به کار می برند.

  1. برای سم پاشی تابستانی بر ضد شپشک آردآلود، سپردارها و شته ها.
  2. برای سم پاشی زمستانی بر ضد شپشک های گیاهی، کنه های گیاهان، تخم عده ای از حشرات و بعضی از لاروهای زمستانی.
  3. بر ضد انگل های خارجی مانند کک، شپش و کنه.
  4. به عنوان حامل و حلال حشره کش ها.
  5. جهت مخلوط کردن با امولسیون بعضی از حشره کش ها مانند ترکیبات فسفره به منظور بالا بردن اثر حشره کشی آن ها.
  6. روغن ها را به صورت امولسیون فرموله می کنند. این امولسیون را تنها یا همراه با حشره کش های دیگر رقیق کرده و مصرف می نمایند. در این صورت روغن به صورت یک ورقه نازک پایدار روی سطح سم پاشی شده باقی می ماند. باید توجه داشت که میوه های هسته دار و نیز مرکبات تا اندازه ای نسبت به روغن حساسند. به طور کلی در مورد کاربرد روغن ها باید احتياطاتی را رعایت کرد که مهمترین آن عبارتند از:
  1. در بهار و تابستان باید قبل از سم پاشی با روغن درختان را آبیاری کرد.
  2. سه هفته قبل و بعد از سم پاشی با روغن از کاربرد گوگرد روی گیاه باید خودداری نمود.
  3. اگر روغن با سم همراه باشد باید احتياطات مربوط به سم رعایت شود. فرمولاسیون آن به صورت امولسیون ۸۰ و ۹۰ درصد بدون آب است.

پروپارژیت (امایت)

از گروه شیمیایی ارگانو سولفات ها که یک مایع قهوه ای و چسبناک است. حلالیت آن در محصول و محل کشت محصول دارد. آب93/1mg/lit و در استون هگزان و متیل الکل بیش از200g/lit است. این سم در اغلب حلال های آلی حل می شود. نیمه عمر تجزیه پروپارژیت بستگی شدیدی به نوع محصول زراعی، میزان محصول و محل کشت محصول دارد.

پروپارژیت برای پستانداران سمیت متوسطی دارد ولی برای پرندگان، زنبول عسل حشرات مفید و کنه های شکارگر در مزرعه خطری ندارد. پروپارژیت برای کنترل بسیاری از کنه ها از جمله کنه قهوه ای بادام، کنه قرمز، مرکبات، کنه زنگ مرکبات، کنه شبدر، کنه قرمز اروپایی، کنه نقره ای هلو، کنه عنکبوتی توت فرنگی، کنه عنکبوتی دو نقطه ای و کنه شش نقطه ای به کار می رود. از پروپارژیت در گیاهان بادام، سیب، زردآلو، آووکادو، لوبیا، هویج (ضد عفونی بذر) مخروطیان، شبدر (ضد عفونی بذر)، ذرت (زراعی شیرین)، پنبه، انجیر، انگور، رازک، لیمو، نعنا، گیاهان زینتی، پرتقال، هلو، بادام زمینی، گلابی، خرما، سیب زمینی، آلو، گل رز، سورگوم (ضد عفونی بذر)، توت فرنگی، چغندر قند و در محصولاتی مانند زردآلو، گیلاس، و مرکبات می توان بعد از برداشت و در فصل رویشی گیاه از این سم استفاده کرد.

فلومترین (بای تیکول)

از گروه شیمیایی پایرتروئید مصنوعی که مایع، امولسیون قابل حل در آب بوده، رنگ آن قهوه ای روشن تا قهوهای طلایی است، بوی آن معطر است.

فلومترین برای ماهی ها و جانواران اکواریومی سمی می باشد. از آن برای کنترل انگل های خارجی از جمله كنه های مقاوم به سموم ارگانوفسفره هیدروکربن های کربنه و آمیدین ها، شپش های گزنده و خون خوار و انواع جرب گاو و گوسفند و بز استفاده میشود. این سم به روش های حمام (غوطه ور کردن)، اسپری اتوماتیک ثابت (دوش)، اسپری (سمپاش) و اسپری دستی مصرف می شود. فرمولاسیون آن به صورت امولسیون ۶ % است و فقط برای مصارف دامپزشکی است.

فنتیون (لبايسيد- بایسید)

از گروه شیمیایی ارگانو فسفره که ماده تکنیکال یک مایع زرد یا قهوه ای روغنی است که بوی سیر ملایمی دارد و با مواد بسیار قلیایی دیگر سازگار نمی باشد. فنتون در دما و فشار معمولی پایدار است، اما در صورتی که در معرض دما و شعله قرار بگیرد احتمال آتش سوزی وجود دارد. این سم باید در بطری های اصلی و پلمپ شده و در یک محل خشک و دارای تهویه مناسب نگهداری شود. فنتيون به شدت جذب ذرات خاک می شود و بنابراین به احتمال زیاد همراه با آب هایی که در خاک نفوذ می کنند حرکت نکرده و آبشویی نمی شود. بقایای فنتيون تقریبا ۴ تا ۶ هفته در خاک باقی می ماند. این ماده نباید به دریاچه ها، روان آب ها و برکه ها راه پیدا کند نباید از آن در جایی که احتمال ایجاد روان آب وجود دارد، استفاده کرد. باید دقت کرد تا در نتیجه شستشوی ابزارهای مورد استفاده در سم پاشی و یا دور ریختن فاضلاب مربوطه آب ها آلوده نشوند.

این ماده برای محیط زیست خطرناک است و در مورد پرندگان و ماهی ها باید توجه خاصی مبذول شود. فنتیون یک حشره کش تماسی – گوارشی با اثرات نفوذی پایدار است که عليه بسیاری از آفات مکنده، گزنده، خصوصا مگس میوه، کرم های ساقه بر، پشه و سن غلات به کار برده میشود. در پشه ها هم برای اشکال نابالغ (لارو) و هم برای اشکال بالغ سمی است. در نیشکر، برنج، ذرت علوفه ای، چغندر، میوه های هسته دار و دانه دار، مرکبات، پسته و پنبه قبل از برداشت حداکثر تا دو کیلوگرم در هکتار استفاده می شود. در زیتون، قهوه، کاکائو، سبزیجات، تاک و ذرت نیز حداکثر به مقدار یک کیلوگرم در هکتار استفاده میشود.

بوتاکلر (ماچتی)

از گروه شیمیایی کلرواستانیلید که مایع کهربایی رنگ است. وزن مخصوص در دمای 20 درجه سانتی گراد 1.07gr/ml است. حلالیت در آب در ۲۴ درجه سانتی گراد ppm  ۲۳می باشد. ماندگاری آن در محیط زیست یا دوره پایداری تقریبی در گیاهان یک الی سه هفته است.

سمیت کمی برای انسان و دام دارد. این سم یک علف کش انتخابی سیستمیک است که قبل از جوانه زنی اثر می کند. سنتز پروتئین ها را در علف های هرز کنترل می کند و به این ترتیب سبب تغییر شکل علف هرز می شود تا این که در نهایت گیاه از بین می رود. از این سم می توان در شالیزارها، مناطق نهال کاری شده و گندم، منداب، پنبه، کتان، بادام زمینی و سبزیجات برای کنترل علف های هرز یک ساله برخی از علف های هرز خانواده جگن و علف های هرز برگ پهن از قبیل علف شور استفاده کرد. خاک در زمان استفاده از این سم باید اشباع باشد. می توان این سم را به صورت گردپاشی مخلوط با خاک، مخلوط با آب و غیره استفاده کرد.

اندوسولفان (تیودان – فن)

از گروه شیمیایی ارگانوکلره که ماده تکنیکال زرد یا قهوه ای رنگ می باشد. این ترکیب در آب غیر محلول است ولی در حلال های الى حل می شود. اندوسولفان در خاک نسبتا پایدار است و نیمه عمر آن ۵۰ روز می باشد. این ماده به وسیله باکتری ها و قارچ ها تجزیه می شود. اگر اندوسولفان جذب سطحی ذرات خاک شود به کندی در خاک جابه جا خواهد شد. برای زنبورهای عسل نسبتا سمی است و برای حشرات مفیدی از قبیل زنبورهای پارازیت، کفشدوزک و برخی از کنه ها تقریبا سمیت ندارد. این حشره کش برای انسان نسبتا خطرناک است. اندوسولفان یک حشره کش و یک کنه کش است که برای گستره وسیعی از حشرات و کنه ها از جمله کرم غوزه پنبه، کرم برگ خوار پنبه، پسیل گلابي، ليسه سیب، شته و نیز افات سویا سمی است. از آن می توان به عنوان یک محافظ چوب هم استفاده کرد. آندوسولفان برای طیف وسیعی از محصولات زراعی از قبیل چای، قهوه، میوه جات و سبزیجات و هم چنین برنج، غلات، ذرت، سورگوم به کار برده می شود.

LD50

یکی از شاخص های عمده مسمومیت زایی در بین پستاندارن است. این مقدار عبارت است از میزان سم مورد نیاز برای کشتن ۵۰ درصد از حیوانات آزمایشی بر حسب میلی گرم سم در کیلوگرم وزن بدن نمونه های آزمایشی می باشد. هر چه LD50 سم بیشتر باشد، میزان کشندگی کمتر است و بر عکس آن نیز همین طور صادق است. در بحث موتاسیون LD50 دزی است که در آن ۵۰ درصد گیاهان رشد رویشی شان کم خواهد شد. LD50 برای گیاهان مختلف از 60-Gy22 یا Rad 2200-6000 است. LD50 به فاکتورهای مختلفی مثل سن بافت گیاهی و نوع بافت گیاهی بستگی دارد. بافت های جوان به دز کمتری احتیاج دارند. اثر سن و بافت، ریشه اش در میزان آب داخل بافت است چون میزان آب داخل بافت میزان حساسیت به اشعه را تغییر می دهد. هر چه آب بیشتر باشد احتمال یونیزاسیون بیشتر است. پس دز کمتری لازم داریم (LD50 برابر یک لیتر محلول در ۱۰۰۰ لیتر آب است).

دوره ی کارنس

مدت زمانی که اثر سم از بین می رود یا فاصله آخرین سم پاشی تا برداشت محصول است.

VP: ترکیبی در جهت آفت کشی و دورهی کارنس آن ۲۴ ساعته است.

مزایای استفاده از بیوتکنولوژیکی در مبارزه با بیماری ها و آفات

  1. حفاظت ممتد در مقابل آفات و بیماری ها وجود دارد.
  2. هزینه ها در دراز مدت کاهش می یابد.
  3. در روش بیوتکنولوژیکی حفاظت در تمام اندام های گیاهی وجود دارد.
  4. نقش حفاظتی دارند.
  5. ماندگاری سم در گیاه وجود نداشته یا اندک است.
  6. مسئله بازاریابی، یعنی گیاهانی که از طریق بیوتکنولوژیکی تولید شده اند نسبت به گیاهان سمپاشی شده بازار بهتری دارد.
  7. مقاومت در آن کمتر بوده (عکس سم پاشی)، به این معنا که مسئله مقاوم شدن آفت برای سموم اندک است.
  8. مسئله دیررسی میوه جات